برگزاری همایش ملی فقه و حکمرانی ۱۴۰۴، در مشهد بررسی هوش مصنوعی از لحاظ فقهی را دنبال می‌کنیم امام حسین (ع) نماد وحدت شیعه و سنی و الهام‌بخش آزادگان جهان است شیعه امام حسین (ع) حجت‌الاسلام‌والمسلمین راشدیزدی: عشق به امام حسین‌ (ع) آدمی را عزیز می‌کند شرکت‌کننده قرقیزستانی مسابقات بین‌المللی قرآن: رسانه‌ها باید مسابقات بین‌المللی قرآن ایران را به جهان معرفی کنند برگزاری اجتماع بزرگ منتظران در عرصه میدان شهدای مشهد(۲۶ بهمن ۱۴۰۳) سالانه حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار زائر خارجی به حرم مطهر امام رضا (ع) مشرف می‌شوند استقبال ۱۰۲ هزار نفر از طرح بین‌المللی «من قرآن را دوست دارم» تشریح برنامه‌های بنیاد بین‌المللی صحیفه سجادیه در ایام ولادت امام سجاد(ع) قرآن منسوب به‌دست‌خط مبارک امام حسین(ع) در گنجینه رضوی آیت الله مکارم شیرازی: برخی محتوا‌های شبکه‌های نمایش خانگی منجر به انحراف جوانان می‌شود شرکت‌کننده یمنی در مسابقات بین‌المللی قرآن: اگر واژه‌ای بالاتر از زیبایی سراغ داشتم، آن را برای ایران به کار می‌بردم شرکت‌کننده تونسی در مسابقات بین‌المللی قرآن: برگزاری مسابقات در مشهد، خاطره خوبی را برای ما به یادگار گذاشت غزاله سهیلی‌زاده: موفقیتم در مسابقات قرآن را مرهون عنایت امام‌رضا (ع) هستم ۵ درصد سهمیه حج ایران به عوامل اجرایی اختصاص دارد شناسایی ۱۰ هزار و ۸۰۰ نخبه شاهد و ایثارگر در کشور لزوم نظارت جدی بر قرارداد خودروهای ایثارگران اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز میلاد امام‌حسین(ع) در حرم مطهر رضوی نگاهی به آثار سینمایی مرتبط با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در چهل و سومین جشنواره فجر
سرخط خبرها

نذر مادر شمالی برای زائران امام رضا (ع)

  • کد خبر: ۱۲۰۶۲۲
  • ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۹
نذر مادر شمالی برای زائران امام رضا (ع)
جواد طاری بخش - خادم امام رضا (ع) و سردبیر شهرآرانیوز

صبح‌های حرم حس عجیبی دارد. از یک سمت طلوع خورشید را می‌بینی که از بالای گنبد طلایی سرت را نوازش می‌کند و از سمت دیگر راز و نیاز زائرانی را می‌شنوی که با دل شکسته در هر گوشه‌ای نشسته و زل زده اند به خورشید روبه رویشان و با لهجه‌های خاص خودشان با او حرف می‌زنند.

پرواز پرندگان در داخل صحن و سرو صدایشان که گویی آن‌ها هم اول صبحی می‌خواهند سلامی عرض کنند به خورشید مشرقی، حالا فضا را دل نشین‌تر می‌کند.

کمتر از یک ساعت به پایان شیفت خدمتی ام باقی مانده است.

مقابل در ورودی صحن آزادی از سمت پایین خیابان ایستاده ام یک گروه ۱۰ نفره که از لهجه شان مشخص است از شمال آمده اند، دوره ام می‌کنند و به دنبال آدرسی هستند که بعد از زیارت به آنجا بروند.

راهنمایی شان می‌کنم و قبل از اینکه از من دور شوند یک نفرشان می‌گوید: حاجی ما یک ساعت است رسیده ایم، آمده ایم اجازه بگیریم و برویم نذرمان را ادا کنیم. همین را که می‌گوید حساس می‌شوم تا بدانم نذرشان چیست؟

از جیبم چند شکلات متبرک را در می‌آورم و به هرکدامشان می‌دهم تا بتوانم با آن‌ها بیشتر حرف بزنم.

یکی شان که سن بیشتری دارد، می‌گوید: پسرم خوش به حالت که خادم هستی، نمی‌دانی به چه گوهری در حال خدمت هستی! ولی این آقا راه دور و نزدیک برایش فرقی ندارد. فقط کافی است دلت بلرزد و از او کمک بخواهی، دستت را رد نمی‌کند.  می‌پرسم: مادرجان نذرتان چیست؟

می‌گوید: داستان دارد مادرجان، ولی همین قدر بدان که بعد از ۱۰ سال دخترم را شفا داد و او دوباره زنده شد.  (اشاره می‌کند به دختر جوانی که کنارش ایستاده است) قبل از شفای دخترم نذر کرده بودیم که برای زائران آقا کاری کنیم و سالی یکی، دو روز در ماه صفر به مشهد می‌آمدم و می‌رفتم به یکی از ایستگاه‌های بین راهی که پذیرای زائران پیاده آقا بود.

از وقتی دخترم شفا گرفت، قبل از اربعین به مشهد می‌آییم و تا روز شهادت امام رضا (ع) اینجا هستیم و می‌رویم در یکی از ایستگاه‌های بین راهی، نوکری زائران پیاده اش را می‌کنیم. هر سال هم به همراهانم اضافه می‌شود و همه این‌ها هم مرادشان را از آقا گرفته اند.

گرم صحبت‌های آن‌ها بودم که پاسبخش به همراه همکار دیگری از راه رسیدند. «خدا قوت خسته نباشید! شیفت تمام شده و می‌توانید به آسایشگاه بروید.» به همراه آن جمع شمالی رو به گنبد حضرت می‌کنم و سلامی دوباره می‌دهیم و آن‌ها به سمت ضریح می‌روند و من در مسیر آسایشگاه چهره‌های زائرانی را می‌بینم که هر کدامشان در دل قصه‌ای شنیدنی دارند...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->